عاشقان ولایت |
به گزارش سرویس سیاسی صراط بر اساس اصل پنجم قانون اساسي، در زمان غيبت حضرت ولي عصر (عج) ولايت امر و امامت امت بر عهده فقيه عادل و با تقوي، آگاه به زمان، شجاع، مدير و مدبر است که طبق اصل 107 عهدهدار آن ميشود.
اولین پیام آیت الله خامنه ای بعد از انتخاب به عنوان رهبری (در انتهای مطلب )
پيام به ملت شريف ايران در تجليل از امام امتبسماللَّهالرّحمنالرّحيم و به نستعين ملت شريف و عزيز ايران، امت سرافراز و قهرمان، مردم آگاه و نستوه، برادران و خواهران همميهن و مسلمان ! خبرگان منتخب مردم، در اجلاس فوقالعادهى خود كه بلافاصله پس از اعلام مصيبت جانگداز فقدان رهبر كبير انقلاب و بنيانگذار جمهورى اسلامى ايران، حضرت امام خمينى(قدّساللَّهنفسهالزّكيّه) برگزار كرد، اينجانب را به رهبرى نظام جمهورى اسلامى ايران برگزيده است. اين، مسؤوليتى عظيم و امانتى گران و آزمايشى بزرگ است كه فقط با تأييدات الهى و توجه و دعاى حضرت ولىّعصر(روحىفداه) و پشتيبانى و حمايت شما صاحبان اصلى انقلاب و كشور، مىتوان بر دوش گرفت و به سرمنزل رسانيد و از آن سربلند بيرون آمد. اكنون پس از رحلت رهبر فقيد و عزيزمان، حضرت امام خمينى(قدّسسرّه)، همهى ما گنجينهيى بس گرانبها از نمونههاى رهبرىِ بىنظيرِ آن بزرگمرد تاريخ و آن چهرهى استثنايى دوران معاصر، در اختيار داريم. امام خمينى، شخصيتى آنچنان بزرگ بود كه در ميان بزرگان و رهبران جهان و تاريخ، به جز انبيا و اولياى معصومين(عليهمالسّلام)، به دشوارى مىتوان كسى را با اين ابعاد و اين خصوصيات تصور كرد. آن بزرگوار، قوّت ايمان را با عمل صالح، و ارادهى پولادين را با همت بلند، و شجاعت اخلاقى را با حزم و حكمت، و صراحت لهجه و بيان را با صدق و متانت، و صفاى معنوى و روحانى را با هوشمندى و كياست، و تقوا و ورع را با سرعت و قاطعيت، و ابهت و صلابت رهبرى را با رقت و عطوفت و خلاصه بسى خصال نفيس و كمياب را كه مجموعهى آن در قرنها و قرنها بندرت ممكن است در انسان بزرگى جمع شود، همه و همه را با هم داشت. الحق شخصيت آن عزيز يگانه، شخصيتى دستنيافتنى، و جايگاه والاى انسانى او، جايگاهى دور از تصور و اساطيرگونه بود. او، رهبر و پدر و معلم و مراد و محبوب ملت ايران و اميد روشن همهى مستضعفان جهان و بخصوص مسلمانان بود. او، عبد صالح و بندهى خاضع خدا و نيايشگر گريان نيمهشبها و روح بزرگ زمان ما بود. او، الگوى كامل يك مسلمان و نمونهى بارز يك رهبر اسلامى بود. او، به اسلام عزت بخشيد و پرچم قرآن را در جهان به اهتزاز درآورد. و او، ملت ايران را از اسارت بيگانگان نجات داد و به آنان غرور و شخصيت و خودباورى بخشيد. و او، صلاى استقلال و آزادگى را در سراسر جهان سرداد و اميد را در دلهاى ملل تحت ستم جهان زنده كرد. و او، در عصرى كه همهى دستهاى قدرتمند سياسى براى منزوى كردن دين و معنويت و ارزشهاى اخلاقى تلاش مىكردند، نظامى بر اساس دين و معنويت و ارزشهاى اخلاقى پديد آورد و دولت و سياستى اسلامى بنيان نهاد. و او، جمهورى اسلامى را ده سال در ميان طوفانهاى سهمگين و حوادث سرنوشتساز، قدرتمندانه اداره و حراست و هدايت كرد و به نقطهيى مطمئن رسانيد. ده سال رهبرى او براى مردم و مديران ما، يادگارى فراموشنشدنى و ذخيرهيى بس گرانبهاست. رهبرى نظام جمهورى اسلامى، اكنون با اين ذخيرهى ارجمند و تمامنشدنى، و نيز با آن تصوير والا و دستنيافتنى از شخصيت رهبر كبيرمان روبهروست. نه اينجانب كه طلبهيى كوچك، با كاستيها و قصورهاى فراوان است، و نه هيچ فرد ديگرى در جمهورى اسلامى قادر نيست كه به قلهى آن شخصيت ممتاز و استثنايى دست يابد و خود را با پدر و معمار انقلاب اسلامى و سازنده و پردازندهى جمهورى اسلامى مقايسه كند. او، آن نخستين بود كه دومين نداشت، و فاصلهى ميان او و امثال اينجانب، فاصلهيى ژرف و ناپيمودنى است؛ ليكن اكنون اين فرصت بزرگ و استثنايى براى امثال اينجانب وجود دارد كه از آن ذخيرهى بسيار گرانبها، همچون وديعهيى الهى و الهامى معنوى، بهرهمند گرديم. اينجانب كه خود را شاگردى متواضع و فرزندى مطيع و مريدى دلباختهى آن روحاللَّه مىدانم، اين توفيق را داشتهام كه در تمام مدت ده سال و چند ماه پس از ورود رهبركبير به ايران، تا لحظهى عروج آن روح ملكوتى، از آن سرچشمهى فياض سيراب شده و لحظهلحظهى جريان مبارك آن هدايت الهى را با همهى وجود خود لمس كنم. سخن و اشارت او، انديشه و نصيحت او، دستور و توصيهى او، و بالاخره عمل و رفتار او، عطيههاى گوناگونى بود كه سخاوتمندانه از آن قلهى مصفا مىجوشيد و معدودى از ياران او را كه در دامنه بودند، پيوسته بهرهمند مىكرد. درس او، تنها آن نبود كه در حوزهى علميه از او فرا گرفتيم، يا در دوران شانزدهسالهى مبارزه از دور و نزديك، به جان نيوشيديم؛ بزرگترين و ماندگارترين درس او، آنها بود كه در اين ده سال، همچون آيات حكمت به جان و دل خريديم و در لوح ضمير ثبت كرديم. به كمك و ارادهى الهى، هيچ حادثه و هيچ انگيزهيى نخواهد توانست آن را كه بخشى از وجود ماست، از ما جدا كند، و اينجانب در مسؤوليت خطير و جديد خود، ملتزم و متعهدم كه موبهمو، آن درسهاى الهى را بهكار بندم. اكنون كه تكليف خطير و بار سنگين اين امانت الهى، به وسيلهى خبرگان و برگزيدگان ملت، به اينجانب محول شده است، لازم مىدانم در اين روزهاى حساس و فراموشنشدنى، توجه همهى آحاد ملت عزيز و مسؤولان كشور را به نكاتى جلب كنم: 1)دشمنان زخمخورده و كمينكردهى انقلاب، سالها انتظار چنين روزهايى را كشيدهاند و اكنون همچون خفاشانى كه غروب خورشيد را انتظار مىبرند، در صدد تحركات خبيث و پليد خود مىباشند. اگرچه طوفان احساسات مقدس ملت، كه اين روزها همچون آتشفشانى فضاى كشور را گداخته، به بدخواهان و فتنهانگيزان داخلى و نيز به دشمنان كينهورز خارجى، مجال هيچگونه شرارت نخواهد داد و هر حركتى بر عليه نظام مقدس جمهورى اسلامى را، كه ارزندهترين ميراث رهبركبير و فقيد ماست، به آتش خواهد كشيد، ولى حفظ آمادگى و هشيارى و حضور در صحنه و حساس بودن در برابر تحركات مشكوك، امروز از جملهى فرايض عمومى است. استكبار جهانى از لحظهى پيروزى انقلاب اسلامى تاكنون، هرگز سوداى تضعيف، بلكه محو جمهورى اسلامى را از سر بيرون نكرده؛ همچنان كه از هيچ اقدام ممكن و مقرونبهصرفه نيز در اين راه خوددارى نورزيده است، و تا آنگاه كه ملت و مسؤولان جمهورى اسلامى، پايبند به استقلال و عزت ملى و اصول اسلامى خود مىباشند، اين انگيزه را در خود نگاه خواهد داشت؛ منتها به فضل و مدد الهى و بنابر قوانين خلقت و تاريخ، در برابر عزم و اراده و آمادگى ملت، كارى از او ساخته نبوده و كيد و مكر او به جايى نرسيده است و به خواست خداوند، همواره نيز همينگونه خواهد بود؛ انشاءاللَّه. لذا اينجانب، از همهى آحاد ملت و اقشار گوناگون مىخواهم كه حفظ آمادگى و هشيارى و توجه به توطئههاى دشمنان را فريضهى انقلابى خود بدانند و نيات پليد دشمنان را از موضعگيريهاى سياسى و تبليغاتى جهانى آنان و نيز از شايعهپردازيها و ايجاد مضيقههاى اقتصادى كشف كنند و بدانند كه در صورت آمادگى و هشيارى، همهى توطئههاى دشمن خنثى مىگردد و پيروزى از آنِ ملت ايران خواهد بود. 2)همانطور كه رهبر كبير و عزيز ما بارها تكرار مىكردند و در وصيتنامهى سياسى، الهى خود نيز بر آن تأكيد ورزيدهاند، وحدت كلمه و وحدت صفوف ملت ما كه رمز پيروزى انقلاب بود، رمز بقا و سلامت و تداوم آن نيز هست. تقسيم شدن ملت به گروهها و دستههاى متعارض و عمده كردن اختلافات كماهميت و احساسات غيرمنطقى و به فراموشى سپردن اصول مهمى كه ميان همهى ملت ما و لااقل ميان اكثريت عظيمى از آنان مشترك است، و به فراموشى سپردن حضور دشمن و خطرات جبرانناپذير ناشى از آن، بزرگترين فاجعه براى ملتى است كه مىخواهد حق تضييعشدهى خود را احيا كند و خود را از وابستگى به بيگانگان برهاند. ما با راه درازى كه به سوى آيندهى درخشان كشور و ملتمان در پيش داريم، و با دشمنان عنودى كه مايلند به هر قيمت، ما را از پيمودن اين راه و رسيدن به آن آينده مانع شوند، به حكم عقل و دين و تجربه، بايد صفوف خود را مستحكم و يكپارچه كنيم و از اختلافات بپرهيزيم. دوگونگى سليقهها و حتّى بينشها، در هنگامى كه اصول مشتركى همهى ملت را به يكديگر از بن و بنياد پيوند مىدهد، بههيچوجه نبايد به معارضه و جدال بينجامد. در اين دوران حساس كه سياستهاى بيگانه از مدتها پيش به خود وعده داده بودند كه در آن شاهد اختلافات شديدى ميان ملت ما باشند، برادران و خواهران عزيز همميهن بايد بيش از هميشه به حفظ وحدت و هماهنگى اهتمام ورزند و مانند گذشته، دشمنان اسلام و ايران را مأيوس كنند. شايسته است كه علماى اعلام و ائمهى محترم جمعه و گويندگان اسلامى و طلاب و دانشجويان عزيز و نمايندگان محترم مجلس شوراى اسلامى و روشنفكران و نويسندگان و هنرمندان، اين حقيقت والا را با هزار زبان براى همه روشن و همه را بدان ارشاد كنند. 3)از اوايل پيروزى انقلاب، يكى از توطئههاى دشمنان كه سعى مىشد به وسيلهى عناصر خائن، در داخل كشور به مرحلهى اجرا درآيد، به ركود كشيدن كارهاى كشور و تعطيل حركت و توليد و آفرينش و نوآورى علمى و عملى بود. خوشبختانه با هشدارهاى مكرر حضرت امام(قدّسسرّهالشّريف) و هشيارى و آگاهى مردم، همواره اين توطئهى خباثتآميز كه به زيان هدفهاى انقلاب و بر ضد آسايش و رفاه عموم است، خنثى مىگرديده است. در اين برههى حساس كه دشمنان بيش از هميشه به خرابكارى در نظام جمهورى اسلامى مىانديشند، لازم است كه با هوشيارى عمومى ملت، اين توطئه نيز خنثى گردد. امروز بايد علىرغم خواست دشمن، چرخهاى نظام جمهورى اسلامى، بهتر و روانتر از هميشه حركت كند. بايد روند توليد داخلى، اعم از توليدات كشاورزى و صنعتى شتاب گيرد و دستگاههاى ادارى و دولتى و نهادهاى انقلابى، حوزههاى علميه و دانشگاهها و مراكز تحقيقاتى، مؤسسات فرهنگى و هنرى، روند حركت خودكفايى در ارتش و سپاه و ساير مراكز توليدى، مراكز كسب و پيشهورى و ديگر بخشهاى دولتى و غيردولتى كه به نحوى در ادارهى امور كشور و تأمين نيازهاى حال و آيندهى جامعه نقش دارند، با همتى بلندتر و انگيزهيى بيشتر از گذشته، به كار مشغول باشند. اينجانب از همهى كسانى كه در تنظيم و ادارهى امور جارى كشور نقشى بزرگ يا كوچك دارند؛ از كارگران و عناصر فنى، كشاورزان و روستاييان، مديران و كاركنان دولتى، علماى اعلام و روحانيون محترم، دانشگاهيان و دانشجويان، كسبه و پيشهوران، نويسندگان و گويندگان و هنرمندان، نيروهاى مسلح و قواى نظامى و انتظامى، مسؤولان نهادهاى انقلابى و ديگران، صميمانه درخواست مىكنم كه با توجه به اينكه امروز اهتمام دشمنان نسبت به ما مضاعف است، آنان نيز كار و تلاش خود را مضاعف كنند و در فضايى آكنده از صفا و خلوص و همكارى و هوشيارى، دشمنان را از تعرض به جمهورى اسلامى مأيوس كنند. مخصوصاً از دولت محترم و مجلس معظم شوراى اسلامى كه هريك به نحوى با برنامهى پنجسالهى بازسازى كشور ارتباط دارند، مىخواهم اين مسأله را مشمول اهتمام شايستهى خود بنمايند. 4)نيروهاى مسلح، بيش از ديگر قشرها و مأموران نظام جمهورى اسلامى، لازم است به آمادگى و استعداد انسانى و ابزارى خود اهميت دهند. اگرچه تجربهى ده سال گذشته به همهى دشمنان ما نشان داده است كه تهاجم نظامى به ملت و كشور انقلابى ما، موجب خسران و سرافكندگى خود آن مهاجمان خواهد شد، با اين حال، از آنجا كه تعللهاى زياد در عمل به قطعنامهى 598 از طرف مقابل ديده شده، فلذا با تأكيد بر اينكه ما بهطور قاطع طرفدار استقرار صلح باثبات و بادوام در منطقه مىباشيم، ضرورى است آمادگى و استعداد نيروهاى نظامى به طور كامل حفظ شود. ارتش و سپاه، دو بازوى نيرومند نظامند و لازم است با تبادل همكاريها ميان آن دو، روزبهروز بر توانايى و استعداد و قدرت آنها افزوده شود، و بسيج مستضعفين كه همواره مايهى مباهات بوده، بايد تقويت گردد. 5)حضرات ائمهى محترم جمعه و نمايندگان سياسى و مالى حضرت امام(قدّسسرّه) در مراكز استان و شهرستانها و مراكز خارج كشور و دستگاههاى دولتى و نهادهاى انقلابى و ارتش جمهورى اسلامى و سپاه پاسداران انقلاب اسلامى و كميتهى انقلاب اسلامى و ژاندارمرى و شهربانى جمهورى اسلامى و هلال احمر و اوقاف و دبيرخانهى مركزى ائمهى جمعه و مطبوعات و نمايندگان روحانى دانشگاهها، كلاً در مسؤوليتهاى خود ابقا مىگردند و لازم است به وظايف مقررهى خود، با كمال اهتمام و دقت اشتغال داشته باشند. از حضرات ائمهى محترم جمعه - چه منصوبين به حكم حضرت امام(قدسّسرّه الشّريف) و چه منصوبين دبيرخانهى مركزى ائمهى جمعه - تقاضا مىكنم كه در اين روزهاى حساس و مهم، ضمن تسليت به ملت عزيزمان كه پدر مهربان خود را از دست دادهاند و تشكر از اين همه ابراز وفادارى و اخلاص، همگان را به حضور در صحنه و حفظ دستاوردهاى انقلاب و وحدت كلمه دعوت، و به تقوا و توجه و توكل به خدا توصيه نمايند. 6)اينجانب بهطور ويژه به فرزندان شاهد و خانوادههاى معظم شهدا و اسرا و جانبازان و نيز به خود دليرمردان اسير، كه هنوز رنج اسارت را تحمل مىكنند و نيز به جانبازان عزيز كه مورد عطوفت ويژهى رهبر كبيرمان بودند، صميمانه تسليت عرض كرده و صبر و بردبارى آنان را به خاطر فقدان پدر مهربان و رئوف و عالىقدرشان، از خداوند شكور و منان مسألت مىنمايم. همچنين به همهى ملت بزرگ و رشيد و وفادارمان كه حقيقتاً با ابراز وفادارى شورانگيز خود در اين چند روز، انقلاب و اسلام را سرافراز، و روح بزرگ رهبرمان را شاد كردند، باهمهى وجود تسليت مىگويم و به آنان عرض مىكنم كه شما ملت بزرگ، با اين صفا و وفا و فداكارى، حقاً شايستهى الطاف الهى هستيد و اميدوارم مشمول بركات دايمى پروردگار و شاهد پيروزى نهايى و وصول به هدفهاى متعالى رهبر فقيد عزيزمان باشيد. 7)وظيفهى خود مىدانم، احترام و قدردانى عميق خود را نسبت به بيت معظم و خاندان جليل رهبر كبير و فقيدمان، بويژه يادگار عزيز و محبوب ايشان - جناب حجةالاسلام آقاى حاج سيّد احمد خمينى - ابراز دارم. همهى كسانى كه به امام عزيزمان عشق و ارادت داشتهاند، بايد بدانند كه سلامت و نشاط امام عزيز در طول سالهاى متمادى، مديون زحمات و تلاشهاى فداكارانهى فرزند گرامى ايشان است و اگر فعاليت دلسوزانه و هوشمندانه و مديريت همراه با ابتكار ايشان در ادارهى محيط كار و زندگى حضرت امام نمىبود، شايد ما از مدتها پيش از نعمت وجود و حضور رهبر كبيرمان محروم مىشديم. اينجانب ضمن تشكر و قدردانى فراوان از ايشان و عرض مجدد تسليت به مناسبت اين مصيبت عظيم و اين غم جانكاه، از خداى متعال توفيقات روزافزون ايشان را مسألت مىكنم. همچنين وظيفهى خود مىدانم از برادران فداكار تيم پزشكى و پزشكان معالج و مراقب حضرت امام(قدّسسرّه)، چه آنان كه در طول ساليان گذشته بهطور مستمر و با تلاش اعجابانگيز به مراقبت و درمان معظمٌله اشتغال داشتند، و چه آنان كه در عمل جراحى اخير به صورت شبانهروزى و فارغ از استراحت و نيازهاى شخصى، به درمان معظمٌله پرداختند و همهى دستياران و كمككارانشان، صميمانه تشكر كنم. در پايان لازم مىدانم بر اين نكته تأكيد كنم كه خلوص و وفادارى و عشق و ايمانى كه شما ملت عزيز در اين امتحان بزرگ الهى از خود نشان داديد، يكى از درخشانترين و ماندگارترين يادگارهاى عظمت شما و رهبر كبيرتان خواهد بود. بحق بايد گفت كه امامى آنچنان را، امتى اينچنين شايسته است. اميد و اطمينان بايد داشت كه تأييد الهى شامل حال شما خواهد بود و بىشك پيروزى نهايى كه عطيهى الهى به مؤمنين مقاوم و متوكل است، با حفظ ايمان و روحيهى مقاومت و توكل به آنان ارزانى خواهد شد. انّه ولىّ التّوفيق - 18 خرداد 68 و چهارم ذيقعدةالحرام 1409 - سيّد على خامنهاى نظرات شما عزیزان: |
|
[ طراحي : MyThm ] [ Weblog Themes By : MyThm ] |